سلام

کتاب "روی ماه خداوند را ببوس" رو چند روز پیش تموم کردم. کتاب حجم زیادی نداشت و داستانش خیلی پیچیده و زیاد نبود. متن ساده و روانی داشت.

از اینجا به بعد میخام کمی از داستان کتاب رو بگم، پس اگر کتاب رو نخوندید، این قسمت رو نخونید که داستان لو نره :)

کل داستان حول محور یک دکتر بود به نام پارسا، که از طبقه هشتم یک ساختمان چند طبقه خودش رو به پایین انداخته و خودکشی کرده.

حالا، داستان خودکشی دکتر پارسا شده بود پایان نامه ی شخصیت اول داستان که قرار بود در این پایان نامه، علل و عوامل خودکشی دکتر پارسا رو کشف کنه.

از ظاهر داستان اینجور بر میاد که این شخص ابتدا ادم مذهبی بوده (ینی شخصی که پایان نامه رو مینویسه) و رفته رفته در طول داستان، کمی عقایدش رو نسبت به خدا و دین سست میکنه و سوالات زیادی در ذهنش درباره خدا و دین پدید میاد و سعی میکنه برای اون سوالات پاسخی پیدا کنه.

همچنین، در فصول اخر کتاب معلوم میشه که دکتر پارسا عاشق یکی از دانشجوهاش شده که چند سالی میشده از امریکا برگشته بودن به ایران. و دکتر پارسا نتونسته معنی و مفهوم عشق رو درک کنه و دست به خودکشی زده.

به نظر خودم، کتاب داستان جالبی داشت و تا اخر کتاب، خواننده رو علاقه مند نگه میداشت تا علت خودکشی دکتر پارسا رو بفهمه. من که شخصا از کتاب و داستانش خوشم اومد. 

اگه شما هم این کتاب رو خوندید، لطفا نظراتتون رو در قسمت کامنت با بقیه به اشتراک بگذارید. ممنون :)


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها